آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان تریا سینما شیشه کوچیک عمر سینمای جهان وبلاگ کوچیک منه . - آخه... - سپهر (یا قلی یا محسن یا بهزاد یا فروغ یا زهرا ...) طرف برمی گردد... حالا طرف یا می گوید "چی؟" یا نمی گوید، بعد اون دوست ساکت می شود و زیر لبی می گوید: - هیچ چی... 3. طرف می خواهد یکی را تعقیب کند. عینک دودی می زند و سپر به سپر طرف یا اگر پیاده اند در فاصله 30 سانتی او حرکت می کند. سوژه مورد نظر هم همیشه یک خنگ بالفطره است. 7. یک پسر بامرام عاشق پیشه که عقلش شیرین می زند و اواخر فیلم قابلیت هایش به همه اثبات می شود! ( یه سوال اینجا برای من پیش میاد یعنی همه مردان جوان سالم مونگل اند؟!) مثل فارسی زبانی که در حین خوردن سیب زمینی داغ، بخواهد حرف بزند! 23. آدم بدهای فیلم اکثرا ماشین شاسی بلند مشکی سوار میشن... 24. یارو اونور خط، تلفنو قطع کرده و تلفن داره بوق اشغال میزنه، شخص اینور خط همچنان هی الو الو میکنه و اسم طرف رو صدا میزنه!!! (واااای تو تمامه سریالها هم تکرار میشه!) 25. و در همه لحظه هایی که مربوط به مسائل عشقی و هجران و جدایی میشه باید بارون بیاد! 26. وقتی زنگ درو میزنن همه به هم نگاه میکنند و میگن یعنی کی میتونه باشه این وقت شب؟! 27. همیشه تو همه سریالای طنز ایرانی آخرش یه عروسیه و آنها تا آخر عمر به خوبی و خوشی با هم زندگی می کنند... 28. هر وقت تو خیابان دو نفر با عصبانیت از هم جدا میشند یه تاکسی زرد خالی از سرنشین به صورت معجزه آسا و البته هماهنگ شده ای جلوی پای یکیشون ایست میکنه و طرف با سرعت سوار میشه و میره! 29. تمام لحظه های دلهره آور (مث اتاق عمل و اینا ...) با نمای بزرگ ساعت و گذران زمان نشان داده میشود! 30 . و در آخر نمیدونم چه صیغه ایه پلیس تو همه سریال ها موفق عمل میکنه ... نظرات شما عزیزان: سرنا
![]() ساعت15:18---9 خرداد 1391
آقای طغیانی خیلی خیلی خیلی قشنگ بود دقیقا با همش موافقم...
یه سوژه ی دیگه هم هست خیییییییییلییییی ضایع ست که بخاطر شرم و حیا نمیشه گفت... من فهمیدم کدومو میگی همونی که خیلی ضایع ست به خاطر شرم و حیا نمیشه بگی.... دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:, :: 17:18 :: نويسنده : مجتبی
![]() ![]() |